معنی زن داری - جستجوی لغت در جدول جو
زن داری
همسرداری
ادامه...
همسرداری
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر زن بارگی
زن بارگی
زن دوستی، زن بازی،
برای مثال جوانان بیشتر زن باره باشند / در آن زن بارگی پرچاره باشند
(فخرالدین اسعد - ۵۵)
ادامه...
زن دوستی، زن بازی،
برای مِثال جوانان بیشتر زن باره باشند / در آن زن بارگی پرچاره باشند
(فخرالدین اسعد - ۵۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویر زن باره
زن باره
مردی که زنان را دوست دارد، زن دوست، زن باز
ادامه...
مردی که زنان را دوست دارد، زن دوست، زن باز
فرهنگ فارسی عمید
تصویر دین داری
دین داری
دین داشتن، تدین، زهد و تقوا
ادامه...
دین داشتن، تدین، زهد و تقوا
فرهنگ فارسی عمید
تصویر زنگ دار
زنگ دار
دارای زنگ مثلاً ساعت زنگ دار، طنین دار
ادامه...
دارای زنگ مثلاً ساعت زنگ دار، طنین دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویر وزن دار
وزن دار
سنگین، ارزنده دارای وزن سنگین، پول تمام عیار
ادامه...
سنگین، ارزنده دارای وزن سنگین، پول تمام عیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر نان داری
نان داری
نان داشتن، فراهم بودن اسباب معاش
ادامه...
نان داشتن، فراهم بودن اسباب معاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منت داری
منت داری
سپاسداری سپاسداری سپاسگزاری
ادامه...
سپاسداری سپاسداری سپاسگزاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر مزه داری
مزه داری
دارای مزه بودن، خوش مزه بودن لذیذ بودن
ادامه...
دارای مزه بودن، خوش مزه بودن لذیذ بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر گنج داری
گنج داری
خداوند گنج بودن، نگاهبانی گنج
ادامه...
خداوند گنج بودن، نگاهبانی گنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر عزا داری
عزا داری
سوکواری برموندی اقامه مراسم عزا سوگواری
ادامه...
سوکواری برموندی اقامه مراسم عزا سوگواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پی داری
پی داری
عمل پی دار دنباله داری، ریع، دارای چسبندگی و قوت بودن
ادامه...
عمل پی دار دنباله داری، ریع، دارای چسبندگی و قوت بودن
فرهنگ لغت هوشیار
زنگباری
منسوب به زنگبار اهل زنگبار از مردم زنگبار، صمغی سیاه که از درخت صنوبر گیرند
ادامه...
منسوب به زنگبار اهل زنگبار از مردم زنگبار، صمغی سیاه که از درخت صنوبر گیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر دق داری
دق داری
رنج و محنت و آزار و زحمت
ادامه...
رنج و محنت و آزار و زحمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منت داری
منت داری
((مِنَّ))
سپاس داری، سپاس گزاری
ادامه...
سپاس داری، سپاس گزاری
فرهنگ فارسی معین
تصویر شنیداری
شنیداری
سمعی
ادامه...
سمعی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر زبان داری
زبان داری
اکبان
ادامه...
اکبان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر زنده داری
زنده داری
احیاء
ادامه...
احیاء
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر لحن داری
لحن داری
لَحن داری
Tonality
ادامه...
Tonality
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر زنگ دار
زنگ دار
Ringing, Shrilly
ادامه...
Ringing, Shrilly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر زمین داری
زمین داری
Landownership
ادامه...
Landownership
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر لحن داری
لحن داری
لَحن داری
tonalidade
ادامه...
tonalidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر زمین داری
زمین داری
زَمین داری
владение землей
ادامه...
владение землей
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر زنگ دار
زنگ دار
زَنگ دار
звенящий , пронзительно
ادامه...
звенящий , пронзительно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر زنگ دار
زنگ دار
زَنگ دار
klingend, schrill
ادامه...
klingend, schrill
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر زمین داری
زمین داری
زَمین داری
Landbesitz
ادامه...
Landbesitz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر لحن داری
لحن داری
لَحن داری
Tonalität
ادامه...
Tonalität
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر لحن داری
لحن داری
لَحن داری
tonalność
ادامه...
tonalność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر زمین داری
زمین داری
زَمین داری
землеволодіння
ادامه...
землеволодіння
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر زنگ دار
زنگ دار
زَنگ دار
дзвінкий , різко
ادامه...
дзвінкий , різко
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر لحن داری
لحن داری
لَحن داری
тональность
ادامه...
тональность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر زنگ دار
زنگ دار
زَنگ دار
dzwoniący, piskliwie
ادامه...
dzwoniący, piskliwie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر زمین داری
زمین داری
زَمین داری
własność ziemska
ادامه...
własność ziemska
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر لحن داری
لحن داری
لَحن داری
тональність
ادامه...
тональність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر زنگ دار
زنگ دار
زَنگ دار
响亮的 , 刺耳地
ادامه...
响亮的 , 刺耳地
دیکشنری فارسی به چینی